کتاب آنچه با خود حمل می کردند

اثر تیم اوبراین از انتشارات ققنوس - مترجم: علی معصومی -بهترین داستان های کوتاه

این رمان شامل ۲۲ فصل با نام‌های «آنچه با خود حمل می‌کردند»، «عشق»، «چرخش»، «بر روی رودخانه»، «دشمنان»، «دوستان»، «چگونه یک داستان جنگ واقعی نقل کنیم»، «دندان‌پزشک»، «دلبر سونگ ترا بونگ»، «شال»، «معبد»، «کسی که من او را کشتم»، «کمین»، «سبک»، «روایت شجاعت»، «یادداشت‌ها»، «در میدان»، «فرم خوب»، «گردن در میدان»، «سربازان شبحگون»، «زندگی شبانه» و «زندگی مردگان» است

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «پس از بیرون آمدن از سینما تا دِیری کویین در حاشیه شهر ماشین‌سواری کردیم. شب کیفیتی لحاف‌مانند و افسرده کننده داشت، گویی به نحوی باری بر دوش آن نهاده شده باشد، و پیرامون ما چمنزارهای مینه‌سوتا در امواج بلند و تکراری ذرت و سویا گسترده بود. همه چیز یکنواخت و بی‌مزه بود. یادم می‌آید که در عقب بیوک بستنی می‌خوردم. ماشین‌سواری درازمدتی در تاریکی داشتیم و بعد جلو خانه لیندا کنار گرفتیم و متوقف شدیم. بی‌شک حرف‌هایی زده‌ایم، ولی به جز چند تصویر پایانی همه‌اش از یادم رفته است. یادم می‌آید که او را تا جلو در خانه همراهی کردم. چراغ برنجی ایوان را با فروغ مهاجم زردرنگ، پاهای خودم، بوته‌های کاج پا کوتاه در امتداد پله‌های جلو ساختمان، علف خیس، و لیندا را در کنار خودم به یاد می‌آورم. ما عاشق بودیم، در 9 سالگی، بله، ولی این عشقی واقعی بود و ما تنها در کنار هم روی پله‌های جلو خانه ایستاده بودیم. بالاخره به هم نگاه کردیم.»


خرید کتاب آنچه با خود حمل می کردند
جستجوی کتاب آنچه با خود حمل می کردند در گودریدز

معرفی کتاب آنچه با خود حمل می کردند از نگاه کاربران
این یکی از مهم ترین کتاب های من است نه تنها در این سال، بلکه در تمام دوران. کاملا فریبنده با نقل قول در هر صفحه پر شده است که من را متوقف و فکر می کنم. این صرفا یک کتاب در مورد جنگ نیست، کتابی درباره نوشتن درباره تراژدی است و به خاطر تلفات و PTSD و از دست دادن دوستانش و همه داستانها معنادار و نمادین است و من فقط با مقدار حقیقت و قدرت شوکه شدم. من بیشتر افراد می دانم که می گویند این را بخوانید و آن را برای یک کلاس خواندید، اما اگر این کتاب را نگرفتید، لطفا این کار را انجام دهید. این به معنای واقعی کلمه تغییری است که شما در مورد جنگ فکر می کنید، و آنقدر لعنتی باهوش و باهوش و دلهره آور.

مشاهده لینک اصلی
چیزهایی که آنها انجام می دهند، بسیار پر از داستان داستان های میکروبورست هستند که کمبودهای آن به عنوان یک روایت کامل تشکیل شده، برطرف شده است. تیم اوبرین ابتدا بسیاری از این فصل ها را به عنوان داستان های کوتاه منتشر کرد: صحبت از شجاعت (1976) در مجله ماساچوست بازنویسی شد و در سال 1978 جایزه O. Henry را به دست آورد. سربازان شبح (1981)، چیزهایی که آنها انجام می دهند (1986)، چگونه می توان داستان واقعی جنگ (1987)، «زندگی های مرده ها» (1987) و یار سگ آهنگ بونگ (1989) را در اسکویر مشاهده کرد؛ در فیلد (1989) در Gentlemans فصلنامه و در رودخانه بارانی (1990) در Playboy. جنگ ویتنام در سال های پیش منجر به انتشار چیزهایی که آنها حمل شده، در فیلم (Apocalypse Now، Platoon و Full Metal Jacket که حامیان استاندارد است)، در تلویزیون (تور وظیفه در CBS، چینی ساحل در ABC و داستان جنگ ویتنام در HBO) و حتی یک ترانه 40 پاپ (@ 19 @ توسط Paul Hardcastle) که از newsreels دوره به عنوان اشعار استفاده کرد. پیروزی از کتاب این است که اوبرین - گاهی اوقات با استفاده از خشونت، گاهی اوقات نه - می تواند مثل یک رعد و برق در یک روز روشن ظاهر شود و جزئیات بیشتری را در مورد تخیل من به وجود آورد که من نمی توانم به زودی بیفتم - در کمین ، و یا ماموریت های دیگر شب، آنها انجام شایعات کمی خاص و به پایان می رسد. کیواوا همیشه عهدجدید و یک مکاشفه برای سکوت را به عهده گرفت. دیو جانسن ویتامین های دیدنی شبانه در کاروتین بالا می برد. لی Strunk تیرکمان خود را حمل کرد؛ او ادعا کرد که مهمات هرگز یک مشکل نخواهد بود. موش Kiley براندی و M \u0026 amp؛ Ms آب نبات انجام شده است. تا زمانی که او به ضرب گلوله کشته شد، تد لاندورر دامنه ستاره ای را حمل کرد که وزن آن با کیف حمل آلومینیومی 6.3 پوند بود. هنری دوبنز دوست دخترش جوراب شلواری را در اطراف گردن خود قرار داد و به عنوان یک آرامش بخش. همه آنها ارواح را انجام دادند. هنگامی که تاریکی آمد، آنها فایل های تک در سراسر چمنزارها و پدیده ها را به مختصات کمین خود حرکت می دادند، جایی که آنها بی سر و صدا Claymores را راه انداخته و دراز کشیدند و شب را در انتظار می گذرانند. اگر شما در حال انتظار بودید، انتظار داشتید. من یکنواختی را به یاد می آورم. حفاری فاکس پنهان کردن پشه ها خورشید و گرما و پدیده های بی پایان. حتی در بوش عمیق، جایی که شما می توانید هر تعداد از راه ها را می بینید، جنگ برهنه و خشونت آمیز خسته کننده بود. اما خستگی عجیب و غریب بود. این خستگی با پیچ و تاب بود، نوع خستگی که باعث اختلالات معده شد. شما در بالای تپه بالا نشسته اید، سطوح مسطح که در پایین قرار دارد و روز آرام و گرم و کاملا خالی است و شما احساس خستگی در داخل خود را مانند یک شیر آب نازک می بینید، مگر اینکه آب نباشد یک نوع اسید، و با هر قطره کوچک شما می توانید چیزهایی که در اعضای مهم بدن بخورند احساس کنید. Youd سعی کنید استراحت کنید شما مشتهای خود را باز کنید و افکار خود را بردارید. خوب، شما فکر می کنید، این خیلی بد نیست و درست است که شما صدای تیراندازی را پشت سرتان می شنوید و آجیل هایتان به داخل گلو می آیند و شما می توانید صدای خنده دار را خندید. این نوع از خستگی .-- اغلب در یک داستان واقعی جنگ حتی یک نقطه وجود دارد، و یا دیگری نقطه نمی کند تا شما را تا بیست سال بعد در خواب شما، و شما از خواب بیدار و لرزش همسر خود و شروع به گفتن داستان به او، به جز هنگامی که شما به پایان برسد، شما دوباره این نقطه را فراموش کرده اید. و سپس مدتهاست که دروغ می گویید و داستان را در سر خود می بینید. شما به تنفس wifes خود گوش می دهید جنگ بیش از. چشمانت را بستی شما موی سر خود را به تاریکی می کشید و فکر می کنید، مسیح، کدام یک از این موارد چیست؟ شما بیش از پاکیزه می شوید و کثیف می شوید و پس از آن هرگز آن را نادیده بگیرید. سوال درجه بعضی از آنها را نابود می کنند، برخی اصلا آن را انجام نمی دهند. برای مری آن بل، به نظر می رسید، ویتنام اثر یک ماده قدرتمند را به وجود آورد: این ترکیبی از ترور نامرئی و لذت نامعلوم است که به عنوان سوزن در می آید و شما می دانید که شما در معرض خطر هستید. آندورفین ها شروع به جریان و آدرنالین می کنند و شما نفس خود را نگه می دارید و بی سر و صدا را از طریق شبهای ماهانه پرت می کنید. شما با خطر خطرناک می شوید شما در تماس با طرف دور از خودتان، مانند نیمکره دیگر آن، و شما می خواهید آن را بچرخانید و هر جا که سفر شما را برداشته و به تمام امکانات موجود در داخل خود بپیوندید .-- حومه خود به نظر می رسد شبح مانند - سایه و تونل ها و بخور دادن به سوزاندن در تاریکی. زمین خالی از سکنه بود. ما با نیروهایی که قوانین علم قرن بیست و یکم را زیر پا گذاشتند مبارزه کردیم. در اواخر شب، در گارد، به نظر می رسید که تمام ویتنام زنده و خیره کننده بود - شکل های عجیب و غریب در پدیده ها، بوگویمن در صندل، و چارلی کانگ شبح اصلی بود. راه او در شب بیرون آمد. چطور شما هرگز او را ندیدید، فقط فکر کردید. تقریبا جادویی - ظاهر شدن، ناپدید شدن. او می تواند با زمین، با تغییر فرم، در حال تبدیل شدن به درختان و چمن، ترکیب شود. او می تواند پرواز کند او می تواند از طریق سیم خاردار عبور کند و آن را مانند یخ ذوب کند و بدون صدای یا پله ها بر روی شما خزش می دهد. او ترسناک بود در روز روشن، شاید شما به این مسائل اعتقاد نداشتید. شما آن را خندید شما جوک ها را ساختی اما در شب شما تبدیل به یک مؤمن شدید: بدون skeptics در foxholes.OBriens دستور ...

مشاهده لینک اصلی
â € œItâ € ™ زمان به لکه. من اکنون چهل و سه ساله هستم، درست است، و حالا نوازنده هستم، و مدتها پیش از طریق استان کوانگ نگی به عنوان یک سرباز پای پیاده شدم. تقریبا هر چیز دیگری اختراع شده است. من می خواهم شما احساس کنید که احساس کردم. من می خواهم شما را بدانید چرا داستان حقیقت گویا درست است و حقیقت دارد. \"Tim O'Brienâ € ™ s چیزهایی که آنها حمل کرده است در قفسه کتاب سالم نشسته است. شاید از دبیرستان، به این معنی است که آن را در قفسه های مختلف، در اتاق های مختلف، در ایالات مختلف، برای تقریبا بیست سال نشسته است. من برای این بهانه ای ندارم به هر حال، هیچ بهانه ای وجود ندارد روز دیگر، یکی از قفسه های من (به شدت بارگیری شده) سقوط کرد. در حالی که غرق شدن در میان آوارها، من یک نسخه از روزنامه مستقل فیلم را پیدا کردم. بله، این فیلم. کسی که Randy Quaid â € œactingâ € دیوانه است. من نه تنها آن را داشتم، بلکه یادآور خواندن آن بودم. اما چیزهایی که آنها انجام دادند. تا به حال. به وسیله Ken Burnsâ € ™ War جنگ ویتنام، که ویژگی O'Brien به عنوان یک شرکت کننده است، من در نهایت منجر به از بین بردن این حجم نازک. این به سختی قابل توجه است، زیرا این یکی از شناخته شده ترین و شاید مشهور ترین رمان های جنگی در تمام دوران است، اما چیزهایی که آنها انجام می دهند مجموعه ای از داستان های کوتاه است. بسیاری از داستان ها در زمان های مختلف و در مکان های مختلف ظاهر می شوند، اما آنها قصد دارند با یکدیگر کنار بیایند و یکی را از بعدی بگذرانند. هر داستان به ما اطلاع می دهد، تقویت می کند، و گاهی حتی انتقاد از دیگران است. تمام داستانها در اطراف مردان آلفا شرکت می کنند. این یک واحد داستانی است، اما اسباب بازی O'Brien با ایده حقیقت و داستان، یک معامله بزرگ است. این آغاز می شود قبل از اینکه کتاب حتی شروع می شود، هنگامی که O'Brien اختصاص می دهد چیزهایی که آنها انجام به آلفا. این ممکن است چیزی شگفت انگیز برای من باشد. من انتظار داشتم این یک نگاه هاردکور به ویتنام باشد. در عوض، این یک قطعه قدرتمند متافیزیکی است که در ویتنام اتفاق می افتد. چیزهایی که آنها حمل می کنند تقریبا همانطور که انتظار می رود شروع به کار کردند. این کتاب با داستان معاصر معروف و مشهور درباره آنچه که مردان شرکت آلفا در جنگ، از سلاح گرم و سنگ های قیمتی به عشق نامه ها و فریبندگی وارد شدند، باز می شود. چیز خوبی است، اما هنوز کاملا منحصر به فرد نیست. من خواندن یک داستان خوب جنگ داستان ویتنام را می خوانم، و بیشتر آن را از گروه های دسته جمعی یا شرکت ها دنبال می کنم، به دنبال گروه های کوچک از مردان مختلف در جنگل. برای مدت زمان طولانی، من رمان Obrens را به عنوان چیزی که قبل از آن انجام شد، به رسمیت شناختم، حتی اگر حساسیت آن متفاوت باشد. گریز از طریق رمان، O'Brien در جهت غیر منتظره حرکت می کند. او بیشتر خود را به داستان هایش تزریق می کند. او این داستان را با دو داستان به صورت متوالی می کشد، داستان دوم توضیح می دهد که سابق تصریح شده است، نام تغییر کرده است، که حوادث رفته است. در ابتدا، دستکاری برنامۀ مصنوعی رمان به عنوان یک فرم، من را از چیزها دور کرد. داستانی خوب شما را مجبور می کند کفر خود را به حالت تعلیق درآورید. اما هنگامی که شما اشاره می کنید که ادبیات را می بینید، دیگر این امکان وجود ندارد که این تعلیق را در اختیار داشته باشید. در نهایت، با این حال، روش OBriens شروع به پرداخت. این به من ضربه زد که تفسیرهایش در اختراعات خود و تصمیمات داستانگیری داستانهای خود را به یک اعتبار غیرمنتظره تبدیل کرد. من شروع کردم به درک صحیح از واقعیت های حقیقی، به رغم این واقعیت که همه چیز â € \"از جمله متا تئوری Oâ € ™ Brienâ € œ داستانی است. البته، هیچکدام از این آزمایشات ادبی، چیزی نیست که فاقد ماده باشد. چیزهایی که حمل می کنند، لحظات به یاد ماندنی را به کمتر از 250 صفحات کاغذی متصل می کند. یک توالی تاریک خنده دار وجود دارد که در آن یک سرباز در یک انفجار پزشکی ضعیف کنترل دعوت دوست دختر خود را از ایالات متحده برای صرف وقت با او در کشور است. فرضیه gonzo است، و تنها می شود بهتر به عنوان دوست دختر شروع به کامل Kurtz. او شروع به بازدید از روستاهای اطراف، آویزان کردن با برت های سبز، و در نهایت شروع به گشت زنی و شرکت در کمین می کند. بخش دیگری که غمگین و ناراحت کننده است، شخصیت O'Brien را می بیند که تصمیم می گیرد برای رفتن به کانادا به منظور اجتناب از ویتنام . او به رودخانه بارانی رانده می شود، جایی که او یک هفته با یک پیرمرد در یک سفر غیر مجاز صرف می کند. پیر مرد او را ماهیگیری می کند، درست در کنار مرز بین المللی: به یاد داشته باشید نگاه به پیر مرد، پس از آن در دست من، و سپس در کانادا. خط ساحلی با قلم مو و چوب ساخته شده بود. من می توانم توت های قرمز کوچک در بوته ها را ببینم من می توانم یک سنجاب بر روی یکی از درختان درخت، یک کلاغ بزرگ به دنبال من از تخته سنگ در امتداد رودخانه. آن را نزدیک به بیست و پنجم - و من می توانم شباهت های ظریف برگ ها، بافت خاک، سوزن های قهوه ای در زیر کاج، تنظیمات زمین شناسی و تاریخ بشر را ببینم. دوازده یارد من نمیتوانم این کار را انجام دهم. من نمی توانستم پرش کنم و برای زندگی ام شروع به شنا کرد. در داخل من، در قفسه سینه من احساس فشار وحشتناک فشار. حتی در حال حاضر، همانطور که من این را نوشتم، هنوز هم می توانم احساس تنگی را احساس کنم. و من می خواهم آن را احساس کنید - باد که از رودخانه، امواج، سکوت، مرز جنگل بیرون می آید. شما در قبر یک قایق در رودخانه باران هستید. شما بیست و یک ساله هستید، شما اسکار ...

مشاهده لینک اصلی
چه چیزی باعث داستان خوب جنگ می شود؟ برای این که چقدر احساس واقعی داشته باشد، چقدر باید درست باشد؟ Tim OBriens @ Things They Carried @ یک کتاب قدرتمند، دلهره آور و جنجالی برای جنگ ویتنام است. من پیش از این عنوان داستان را خواندم که عالی است اما من می توانم از Ken Burns \u0026 amp؛ مستند مستند Lynn Novick برای فشار دادن من را به خواندن کل کتاب. اوبری در سریال تلویزیونی اش مصاحبه شد و تجربیات جنگی او نوشتنش را تقویت کرد. @ چیزهایی که آنها انجام می دهند @ واقعا یک رمان یا خاطرات نیست، مجموعه ای بیشتر از داستان کوتاه مربوط به آن است، هر یک به جنبه های مختلف جنگ و یا زندگی Tims نگاه می کند. او به دوستانش که درگذشته بود گوش فرا می دهد و می کوبد و تلاش می کند با آنچه که واقعا به معنای جنگ بود، حساب کند. یکی از داستان های مورد علاقه من زمانی بود که او در نظر داشت فرار از کانادا را برای فرار از پیش نویس نظامی، و چگونه او در نهایت تصمیم به بازگشت به خانه و گزارش برای وظیفه. او متوجه شد که ترجیح می دهد در جنگی که به آن اعتقاد نداشته با خانواده و شهرتش جنگ داشته باشد، مبارزه کرد. روز ابری بود. من از طریق شهرها با نام های آشنا گذشتم از طریق جنگل های کاج و پایین به پرری، و سپس به ویتنام، جایی که من یک سرباز بودم، و سپس خانه دوباره. من زنده ام، اما آن پایان خوش است. من یک گاو بودم من به جنگ رفتم. به این صدا گوش دادم، که توسط بازیگر بریان کرانستون نقل شده بود، و او انتخاب خوبی بود. صدای گرمی او هر دو عجیب و غریب و عجیب و غریب جنگ را کنترل می کند و او شخصیت گرم را دارد و احساس می کند که ما در کنار یک آتشفشان نشسته ایم و داستان های عمیق و تاریک ما را به اشتراک می گذاریم. پنج ستاره به آقای OBrien برای کار کردن با عصبانیت و نوشتن بسیار خوب و پنج ستاره به آقای کرانستون برای انتقال آن به زیبایی. نقل قول های معروف @ به طور کلی در مورد جنگ مانند تعمیم دادن در مورد صلح است. تقریبا همه چیز درست است تقریبا هیچ چیز درست نیست در اصل، شاید جنگ، نام دیگری برای مرگ است، و هر چند سرباز به شما بگوید، اگر حقیقت را بگوید، نزدیک شدن به مرگ، نزدیکی آن به زندگی را به وجود می آورد. پس از یک آتش سوزی، همیشه لذت عظیمی از زنده بودن وجود دارد. درختان زنده هستند. چمن، خاک - همه چیز. همه چیز در اطراف شما صرفا زندگی می کند، و شما در میان آنها هستید، و زناشوئی شما را لرز می دهد.برای اغلب قسمت ها خود را با زرق و برق، نوعی شرافت پرورش دادند. با این حال، زمان وحشت زده شد، هنگامی که آنها در حال سوزاندن و یا می خواستند به گریه، اما نمی توانستند، زمانی که آنها صدای غم و اندوه را می پوشیدند و سران خود را پوشانده بودند و عیسی مسیح را به زمین انداختند و سلاح هایشان را کورکورانه و سیراب کردند و گریه کرد و خواست که سر و صدای خود را متوقف کند و به وحشی بیفتد و به خود و خدا و مادران و پدران خود امیدوار باشد که امید به مرگ نداشته باشند. به طرق مختلف، به همه آنها رسید. پس از آن، وقتی شلیک به پایان رسید، آنها چشمک میزدند و زیرچشمی میکشیدند. آنها بدن خود را لمس می کنند، احساس شرم می کنند، و سپس به سرعت آنها را پنهان می کند. آنها خود را مجبور به ایستادن می کنند. همانطور که در حرکت آهسته قاب قاب، جهان بر منطق قدیمی - سکوت مطلق، سپس باد، سپس نور خورشید، و سپس صدای. این بار زنده بودن بود.ما مرده را زنده نگه داشتیم با داستان. هنگامی که تد لواجی در سمت راست شلیک شد، مردان درباره اینکه چگونه او هرگز او را ندیده بود، چقدر آرام بود، چطور گلوله نبود، اما آرامش بخش بود که ذهنش را تکان داد. او مرده نیست، فقط گذاشته شده است. مسیحیان در میان ما، مانند Kiowa، معتقد بودند که داستان های عهدجدیدی از زندگی بعد از مرگ، وجود دارد. داستان های دیگر به مانند افسانه ها از قدیمی تایمر به تازه وارد منتقل شد. در بیشتر موارد، ما مجبور بودیم خودمان را تشکیل دهیم. اغلب آنها اغراق آمیز بود و یا دروغ های تلخ بود، اما این راهی بود که بدن و روح را دوباره به هم بیاورد و یا راهی برای ساختن بدن جدید برای نفس برای ساکن شدن داشته باشد. با استفاده از نیروی نظامی برای دستیابی به اهداف خود، متوقف کردن هیتلر و یا برخی از شرارت قابل مقایسه، و به خودم گفتم که در چنین شرایطی، به شدت خواهم جنگیدم. مشکل این بود که پیش نویس هیئت مدیره اجازه نداد جنگ شما را انتخاب کند. @

مشاهده لینک اصلی
هر کتابی را که در آن جنگ ویتنام در متن روایت مرکزی برجسته شده است، خوانده ام. چند کتاب داستانی را که عمدتا یا به طور کامل در مورد جنگ بوده اند و یا تاثیرات جنگ بر مردم که در آن گرفتار شده اند، خواندید. حتی یک یا دو کتاب غیر داستانی که به دنبال توضیح اینکه چرا جنگ جنگیده است، حتی یک کتاب خوانده است. من این موضوع را جذاب می بینم؛ بخشی از آن، من فکر می کنم، زیرا نمی توانم از هر گونه اقدام نظامی که در تاریخ اخیر انگلیس است، فکر کنم، چنین نتیجه ای را در برابر مناقشات خود و حتی شاید مهم تر - آنهایی که در آن جنگیدند . خوب، ما باید لحظات خود را داشته باشیم، اما هیچ ارتباطی به بحث و گفت و شنود که در اطراف این درگیری وجود دارد. هنگامی که من به بررسی این کتاب توسط Ɗắɳ 2.â~ می خواندم، می دانستم این یکی بود که من نیاز به پیگیری . من به سرعت متوجه شدم که یک نسخه صوتی در دسترس است، به عنوان خوانده شده توسط غیر از Breaking Badâ € ™ ثانیه براون Cranston. خوب، با گذشت چند ماه گذشته در ماه های گذشته، غرق شدن در ماجراهای والتر سفید و خدمه او، چه چیزی می تواند بهتر باشد؟ و یک انتخاب الهام گرفته از آن معلوم شد. خواندن Cranstonâ € ™ ثانیه خواندن فوق العاده بود - صدای خود را صاف و ملایم اما با لمس شن. Perfect.Itâ € ™ یک کتاب سخت به طبقه بندی. نویسنده به وضوح چیزهایی را در اینجا به دست آورده است که نیمه بیوگرافی است، اما در عین حال او اشاره می کند که در بازنویسی داستان ها تصور ما به شکل دادن خاطرات ما کمک می کند - به همین ترتیب، نتیجه گیری های حاصل از ترکیب چیزهایی است که اتفاق افتاده و چیزهایی که ممکن است نه، اما â € ~feltâ € ™ مانند آنها انجام داد. خط بین واقعیت و داستان به نکته ای که ممکن است برای یکی از طرف دیگران نادیده گرفته شود تار می شود. Tim O'Brien یک سال در ویتنام گذراند. او هرگز انتظار نداشت که یک دانشجوی تازه کالج مینه سوتا فارغ التحصیل شده در دانشکده فارغ التحصیل دانشگاه هاروارد پذیرفته شود. طبيعتا او جنگ خيلي ضد جنگ بود و حتی تلاش نيمه قاطعانه اي براي انجام آن به کانادا انجام داد. اما در نهایت، همانطور که او می گوید، او یک بزدل بود: او به ویتنام رفت. من متوجه نشدم که این کتاب برنده جایزه پولیتزر بیش از بیست و پنج سال پیش نوشته شده است. به عنوان یک نتیجه، مطمئنا تعداد زیادی از بازخورد عالی برای خراب کردن جزئیات وجود دارد. بنابراین، در طی چند روز، من بعضی از اندیشه های خود را محدود می کنم، چون من به این کتاب گوش می دهم. در اینجا هیچ فاکتور مشخصی وجود ندارد. منظورم این است که جنگی وجود ندارد گروه جوانی Brienâ € ™ ثانیه صرف وقت خود را به تعقیب دشمن، اما آنها هرگز آنها را گرفتار نیست. آنچه که آنها دیدند فلاش های آتش زنی از شاخ و برگ بدن و زمین بود. آنها سربازان را از دست دادند، آنها چیزهایی را که برای بقیه عمرشان را تحمل می کردند، انجام می دادند. پروس ساده است، زبان اغلب خام است. اما طنز نیز در مقادیر شگفت انگیز وجود دارد. نکته این است که این سربازان حرفه ای سخت را نداشتند، آنها پسر بودند - و اغلب آنها مانند آن رفتار می کردند. قسمت ها شکسته اند، اما با هم ادغام می شوند که یکپارچه از تجربیات یک دسته ی سربازان است. در انتهای کتاب، در این نسخه صوتی، قسمت ای است که نویسنده خودش مقاله ای با عنوان «ویتنام را در من» می نویسد. این یک قطعه کوچکتر است، اما جالب توجه است که نویسنده توضیح می دهد سفر او به ویتنام حدود بیست سال پس از پایان جنگ است. این واقعا باعث ترس و اضطراب روانی و مبارزه های مداوم بسیاری از جنگجویان سابق شد. به طور کلی یکی از قوی ترین کتاب های صوتی است که تا به حال گوش کرده اید. من از این حادثه خالی کردم؛ من نمی توانم آن را فراموش کنم.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب آنچه با خود حمل می کردند


 کتاب قصه هایی برای هر جا و هر زمان
 کتاب افسانه هایی از سرزمین گل ختمی ( پنسوری ۱)
 کتاب سیب سرخ سوسن، قطار زرد مزدک، سوت آبی سهراب
 کتاب پژواک بیست هزار هرتزی صفر دسی بل
 کتاب پایان
 کتاب قصه های پنهان گیاهان