همه‌ی این‌ها نمایشی بود که برای خوش‌گذرانی بیرحمانه‌ی خودتان به راه انداخته بودید و من هم‌چون انسانی ساده‌لوح و نادان، چاشنی عشق‌ورزی و دلدادگی آنان بودم، از هر دوی شما متنفرم. من هرگز نمی‌توانم این کار را انجام دهم. من هرگز نمی‌توانم کسی را که روزی عاشقش بوده‌ام و با او ازدواج کرده‌ام و یا حتی کسی را که با او رابطه‌ی خوبی داشته‌ام و دوست من بوده است، به سخره بگیرم
خرید کتاب دره اتاوا
جستجوی کتاب دره اتاوا در گودریدز
معرفی کتاب دره اتاوا از نگاه کاربران
من اول خیلی خوشم اومد، داستان بسیار خوبی بود. اما مشکل با داستان این است که هنگامی که ما وارد طرح می شویم، تمام شده است، که به امتیاز پایین کمک می کند. داستانهایی وجود داشت که زیاد به من نگفتند و دیگران وجود داشتند، که نه به اندازه یازدهم، نیز فریبشان داده بود. نوشتن نویسنده خوب است، مایع و به سمت قلب منتقل می شود. در این مورد، اگر چه او دوست داشت یک کتاب کامل و داستان های کوچک را ببیند. یا اینکه زمان خواندن این ژانر بد بود.
مشاهده لینک اصلی
آلیس مونرو همچنان قادر به شگفتی خواننده است، نه تنها با رویکرد روایت فریبنده او و یا دستکاری او در زمان بندی مجدد، بلکه همچنین می تواند با توسعه غیر منتظره از تم مشهور، تفریح قدرتمند از مکان ها و مردم و فراوانی اهمیت. من بسیاری از داستان های کوتاه را بخوانم، از جمله یکی از آن ها، اما به سختی می توانم به یاد داشته باشم که یک دستاورد بهتر در دست من است. اولین و آخرین داستان این کتاب شگفت انگیز شاهکارهای است. هشت نفر دیگر پشت سر نیستند. به طور کلی، ده کامل که بدون شک آلیس مونرو را در بین نابغه های این ژانر قرار می دهد. تمام داستانها مربوط به روابطی است که در پایان ازدواج یا ازدواج، موضوع اصلی کتاب است، در ابتدا با عنوان که در آن کلمه به تنهایی به عنوان یک هدف یا یک هدف متضاد است، پیشنهاد می شود و سپس آن را توسعه داده و آشکار می شود، گاهی اوقات به طور غیر مستقیم، در هر از ده داستان با موضوع خاص خود را. اول، Hateship، دوستی، Courtship، Lovesheim، ازدواج، متیو سیندرلا با موضوع سرنوشت ترکیب می شود، ممکن است تمثیلی از خالق است که به تدریج از دست رفته به عنوان او به عنوان رشد خود را اعلام می کند استقلال. نهایتا غیر منتظره، تنها یکی از شگفتی های یک متن است که به طور مداوم تن و نقطه نظر را عوض می کند، به اشتباه پیش بینی می کند که نشان دهد داستان برای هر شخصیت یکسان نیست، همانطور که برای هر خواننده یکسان نیست. به آرامی باز شدن، به نوبه خود یک رمز و راز حل نشده برای عامل ایستگاه، خوشحال همیشه پس از برای یوهانا، یک مجازات بدون مجازات برای آقای McCauley و کلاهبرداری سرگرم کننده برای ادیت. در میان همه، ناامیدترین احساس ادیث را احساس می کند، که کار دمیوگرام آن را در مورد خیانت هایی که او برای مدت طولانی فکر می کرد، به نمایش گذاشته بود، تنها نشان می دهد: این همه پیچیدگی هایی است که باعث ناراحتی او شده است - به نظر می رسد فوق العاده، اما خسته کننده است. همچنین توهین، مانند نوعی شوخی یا هشدار غیرمنتظره، سعی در گرفتن قلابهایش را دارد. برای کجا، در لیستی از چیزهایی که او در زندگی خود برنامه ریزی کرده بود، هیچ اشاره ای به او بودن در زمین شخصی از عمر نداشت؟ این چندتایی پیچیده در داستان های دیگر مورد استفاده قرار نخواهد گرفت، حتی اگر در بسیاری از روایت های سوم، دیدگاه اول شخص را پنهان کند. با این حال، اکثر آنها برای عنصر شگفت انگیز به کار می روند، به طرز ماهرانه ای که طرح را به سوی اوج اوج خود منتهی می کند، اغلب به برخی موتیف های اسطوره ای اشاره دارد. در پل شناور، خستگي جيني با خستگي شوهرش مخالف است، اما محبت ناشي از خواننده از سوي مخفي كه او در نهايت نشان مي دهد آگاه است - پزشک به او اطلاع داد که سرطان او در حال ريختن است. در یک ژست Persephone، او از طریق چشمه ی جوانان نوشیدنی ها را احیا می کند. بی رحمانه ذهن خلاقانه بار دیگر در مبلمان خانواده مورد بررسی قرار می گیرد، جایی که گوسفند سیاه از خانواده تنها برای اهداف ادبی توسط یک راوی با کمبود گرما به عنوان یکی در پست فاوست و باقلا استفاده می شود. در Queenie، موضوع از دست رفته خواهر با استفاده از کنتراست بین واقعیت و انتظارات توسعه یافته است. در Comfort and Nettles، هر دو قهرمان، آگهی های نامحدودی را می نویسند، یکی در تلاش های اورفیک برای دستیابی به شواهد شوهرش، دیگری برای تقسیم از دست دادن و گناه. در چه چیزی یادآوری می شود، Meriel مجددا â € œMadame Bovaryâ € را عوض می کند. اگر اولین داستان به طور مرتب چشم انداز را نادیده گرفت، آن را با توجه به قوانین درونی خود تنظیم مجدد، آخرین، \"خرس برمبنای کوه\"، هم با زمان مشابه است. داستان داستان به سمت جلو حرکت می کند، از طریق نقاط مختلف گذشته گذشته از لزوما در یک مسیر Proustian حرکت نمی کند، بلکه به دنبال برخی از تقاضاهای مخفی از روایت است تا طراحی رابطه پیچیده بین حافظه و وفاداری را آشکار سازد. این داستان به طور چشمگیری به تصویری از قهرمان بیگناهان میپردازد که از لغاتی که او در آغوش شوهر نابخشودنی اش می گیرد فراموش می کند: «شما می توانستید فرار نکنید». â € œJust بدون مراقبت در جهان رها شده و من را ترک کرد. من را فریب دادم Forsaken.â او چهره خود را در برابر موهای سفید خود را، سر خود را صورتی، شکم شکل جمجمه خود را حفظ کرد. او گفت، شانس نیست. فرار به من یادآوری جویس بود. ازدواج، دوستی، احترام، عشق، ازدواج، در یک طبقه از خود، یک اثر برجسته، به جای کار ماهواره ای است. قطعا باید بخواند.
مشاهده لینک اصلی
امروز اعلام شد که آلیس مونرو جایزه نوبل ادبیات سال 2013 را به خود اختصاص داده است. من تا به حال این کتاب خود را در قفسه من داشته اند. من حدس می زنم زمان خواندن آن است. بله، درست است، من گفته ام که حتی قبل از امروز. اما اکنون کتاب را از قفسه می گذارم! ازدواج دوستی ازدواج دوستی Hakeship First story داستان کتاب را عنوان می کند و یک داستان است! هر خانم ساده باید یک مادربزرگ پری داشته باشد، حتی اگر دو دختر نوجوان باشد. و، بله، برخی از تجربه پرستاری و مدیریت همیشه مفید است. من، یک راه مناسبی برای ایجاد یک رابطه جدید. با یک نویسنده جدید، منظورم این است که پل شناور - من دوست دارم که داستان ها در خارج از ایالات متحده قرار بگیرند یا شاید آن را دوست دارم که داستان در کانادا تنظیم شده است. من در میشیگان در نزدیکی ویندزور، انتاریو بزرگ شدم و CKLW، کانال 9، ایستگاه ویندزور را تماشا کردم. شما می توانید به کانادا در سراسر پل یا از طریق تونل بدون گذرنامه رانندگی کنید. کانادا به نظر می رسید هم دوستانه و هم خارجی است. من کجا بودم؟ آه، بله، پل شناور. برخی از جوک های خوب در این کتاب وجود دارد. و برخی خطوط نفوذی. من عاشق آلیس مونرو هستم. گاهی اوقات داستان های کوتاهی را در میان خواندن دیگرم می خوانم. من فکر می کنم ممکن است این کتاب داستان کوتاه را از طریق هرچیزی بخوانم. این خیلی خوب است و من نمیخواهم احساسات را متوقف کنم. مبلمان خانواده â € \"â € œAlfrida همیشه به عنوان یک دختر حرفه ای اشاره شد.\" همچنین گفته شد که او یک شخص در شهرستان بود. \"ما بسیار کمی در مورد او و زندگی او، چیزی که ما نمی دانیم می دانم قبل از شما می دانید، اسرار خانوادگی. کمال - لوئیس شصت و دو بود. نینا همسرش بود. اما وقتی او بیرون بود، لوئیس در حال مرگ بود. در واقع، او خودش را کشت. »حالا چی؟ شما می خواهید پیدا کنید و شما ممکن است تعجب کنید. Nettles - گاهی اوقات در یک داستان کوتاه شما هرگز نام شخصیت اصلی را نمی شناسید یا حتی اگر آن مرد یا زن باشد. در این داستان نه او و نه او برای پنج صفحه اول است. این راهی است که من بتوانم یاد بگیرم که چه فرضهایی درباره مردانگی و زنانه داشته باشم. اگر شما تا به حال یک روح شاگرد داشته اید و این روح را از دست داده اید و پس از آن مجددا به عقب بازگشته اید، این داستان ممکن است شما را لرزاند. من در حال متصل شدن به یک روحیه خانوادگی هستم و از اینکه چگونه این داستان اتفاق میافتد، تعجب کردم. پاستا و پرتو - یک مرد جوان با سابقه بیماری روحی، با همسر یک مرد که او را هدایت کرده بود، صحبت می کند زمانی که او شانزده ساله بود و در دانشگاه بود. بردن، شوهر، دوازده سال بزرگتر از لورنا، همسر است. او فکر می کند که لیونل، مرد جوان، پس از لورنا، آرزوهایش را دارد. لیونل اشعار غیر شخصی را به لورنا می فرستد که با شوهرش به اشتراک نمی گذارد. پولی، عموزاده Lornaâ € ™ ثانیه از خانه، می آید برای فرار. او با کمک لورنا و لیونل از یک پایان تراژیک اجتناب می کند. آیا این افراد ناراضی برای یک لحظه خوشحال بودند؟ چه اتفاقی می افتاد؟ این باید یکی از عجیب ترین داستان های اختصاص داده شده به مطالعه باشد. بحث در مورد مغناطیس حیوانات Queenie - این داستان یک دختر جوان است که با آقای Vorguilla ازدواج می کند، مردی قدیمی که در شیوه های او قرار دارد. خرس بر کوه می آید - آیا یک مرد برای همسرش در یک خانه سالمندان می تواند جسورانه باشد؟ وضعیت جالبی وضعیت جالب تر می شود. این اولین ارتباط من با آلیس مونرو است و من نمی توانم آخرین آن باشم. کلمات او پر از معنا هستند و توجه شما را جلب می کنند. این نویسنده است که باید زمان زیادی را صرف جستجو برای فقط کلمه مناسب می کند. اغلب او باید آن را پیدا کند. او مطمئنا می تواند آنها را به داستان های جالب تبدیل کند. چهار ستاره (پنج ستاره اگر تمام داستانهایش به عنوان داستان داستان خوب باشد)
مشاهده لینک اصلی
دوست داشتنیFamily Furnishings. @ این باعث شد که من تمام شب راجع به آنچه که میل، اشتیاق و حقیقت را از دست دادم، سرکوب شود، که همیشه چیزی است که من شخصا نیاز به یک ضربه در شلوار دارد. (هرچند اکثر مردم بیشتر نیستند) حتی بهتر است که یک کتاب خوب را بگیرد. برای من، مجموعه به عنوان یک کل خوب است، بسیار خوب است، اما شاید خیلی زیاد نیست. به نظر می رسید که این ممکن است در ابتدا چیزی بنام \"اسم\" را بزنید، زمانی که مونروس دقیقا در توصیف ویژگی های شهوت و تنهایی به سختی با من مخالفت کرد. اما بعضی از جلوه های آن را پس از @ Nettles، @ هنگامی که @ به یاد می آورد @ احساس می کردم کمی بیش از حد در موضوع مانند داستان های رضایت بخش که قبل از (ازدواج tryst دوباره؟) و @ Queenie @ زنگ زده نوع ملودرامات و @ The @ Cave Over the Mountain @ این داستان است که به الهام از فیلم \"Out Of It\" @ که با فيلم من ارتباط برقرار نکرد و به صورت کوچکتر به صورت نوشتاری به عنوان داستاني درباره شخصیت های گرانت، فیونا و ابری، اما اگر در زندگی واقعی مشاهده شود، بسیار به من مراجعه می کند. من می توانم مونرو را به عنوان نوعی از نویسنده شناسایی کنم که می تواند وسوسه انگیز باشد، در صورتی که بسیاری از زندگی خواندن من در حال حاضر توسط یک میلیون کتاب باشگاه من تعیین شده من عضو هستم شاید سال آینده، آلیس. منتظر من هستم
مشاهده لینک اصلی
در برخی مواقع در زندگی من، داستان کوتاهی را دوست داشتم. خواندن آنها، مهم نیست که چقدر خوب است، احساسات بی قراری را در من ایجاد شده است. در رابطه با نویسندگان این ژانر، تصمیم گرفتم آن را برای سالها اجتناب کنم. اما ... آلیس مونرو به عنوان نویسنده کوتاه داستان نویسی، در سال 2003، توسط چند خواننده مشتاق شناخته شد و من نمی دانستم و من تصمیم گرفتم که آن زمان به سرعت شکستن من و خود را با احترام در هنر مونروس غوطه ور کردم. نتیجه گیری: مونرو به زیبایی نوشت. با این حال، من همچنان علاقه مند به داستان های کوتاه بدون توجه به چقدر خوب است. یک اثر برای من کافی نیست من می خواهم و نیاز دارم از دست من، من می دانم، اما آنها هنوز من را تحریک می کنند. آه خوب ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب دره اتاوا
خرید کتاب دره اتاوا
جستجوی کتاب دره اتاوا در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
آلیس مونرو همچنان قادر به شگفتی خواننده است، نه تنها با رویکرد روایت فریبنده او و یا دستکاری او در زمان بندی مجدد، بلکه همچنین می تواند با توسعه غیر منتظره از تم مشهور، تفریح قدرتمند از مکان ها و مردم و فراوانی اهمیت. من بسیاری از داستان های کوتاه را بخوانم، از جمله یکی از آن ها، اما به سختی می توانم به یاد داشته باشم که یک دستاورد بهتر در دست من است. اولین و آخرین داستان این کتاب شگفت انگیز شاهکارهای است. هشت نفر دیگر پشت سر نیستند. به طور کلی، ده کامل که بدون شک آلیس مونرو را در بین نابغه های این ژانر قرار می دهد. تمام داستانها مربوط به روابطی است که در پایان ازدواج یا ازدواج، موضوع اصلی کتاب است، در ابتدا با عنوان که در آن کلمه به تنهایی به عنوان یک هدف یا یک هدف متضاد است، پیشنهاد می شود و سپس آن را توسعه داده و آشکار می شود، گاهی اوقات به طور غیر مستقیم، در هر از ده داستان با موضوع خاص خود را. اول، Hateship، دوستی، Courtship، Lovesheim، ازدواج، متیو سیندرلا با موضوع سرنوشت ترکیب می شود، ممکن است تمثیلی از خالق است که به تدریج از دست رفته به عنوان او به عنوان رشد خود را اعلام می کند استقلال. نهایتا غیر منتظره، تنها یکی از شگفتی های یک متن است که به طور مداوم تن و نقطه نظر را عوض می کند، به اشتباه پیش بینی می کند که نشان دهد داستان برای هر شخصیت یکسان نیست، همانطور که برای هر خواننده یکسان نیست. به آرامی باز شدن، به نوبه خود یک رمز و راز حل نشده برای عامل ایستگاه، خوشحال همیشه پس از برای یوهانا، یک مجازات بدون مجازات برای آقای McCauley و کلاهبرداری سرگرم کننده برای ادیت. در میان همه، ناامیدترین احساس ادیث را احساس می کند، که کار دمیوگرام آن را در مورد خیانت هایی که او برای مدت طولانی فکر می کرد، به نمایش گذاشته بود، تنها نشان می دهد: این همه پیچیدگی هایی است که باعث ناراحتی او شده است - به نظر می رسد فوق العاده، اما خسته کننده است. همچنین توهین، مانند نوعی شوخی یا هشدار غیرمنتظره، سعی در گرفتن قلابهایش را دارد. برای کجا، در لیستی از چیزهایی که او در زندگی خود برنامه ریزی کرده بود، هیچ اشاره ای به او بودن در زمین شخصی از عمر نداشت؟ این چندتایی پیچیده در داستان های دیگر مورد استفاده قرار نخواهد گرفت، حتی اگر در بسیاری از روایت های سوم، دیدگاه اول شخص را پنهان کند. با این حال، اکثر آنها برای عنصر شگفت انگیز به کار می روند، به طرز ماهرانه ای که طرح را به سوی اوج اوج خود منتهی می کند، اغلب به برخی موتیف های اسطوره ای اشاره دارد. در پل شناور، خستگي جيني با خستگي شوهرش مخالف است، اما محبت ناشي از خواننده از سوي مخفي كه او در نهايت نشان مي دهد آگاه است - پزشک به او اطلاع داد که سرطان او در حال ريختن است. در یک ژست Persephone، او از طریق چشمه ی جوانان نوشیدنی ها را احیا می کند. بی رحمانه ذهن خلاقانه بار دیگر در مبلمان خانواده مورد بررسی قرار می گیرد، جایی که گوسفند سیاه از خانواده تنها برای اهداف ادبی توسط یک راوی با کمبود گرما به عنوان یکی در پست فاوست و باقلا استفاده می شود. در Queenie، موضوع از دست رفته خواهر با استفاده از کنتراست بین واقعیت و انتظارات توسعه یافته است. در Comfort and Nettles، هر دو قهرمان، آگهی های نامحدودی را می نویسند، یکی در تلاش های اورفیک برای دستیابی به شواهد شوهرش، دیگری برای تقسیم از دست دادن و گناه. در چه چیزی یادآوری می شود، Meriel مجددا â € œMadame Bovaryâ € را عوض می کند. اگر اولین داستان به طور مرتب چشم انداز را نادیده گرفت، آن را با توجه به قوانین درونی خود تنظیم مجدد، آخرین، \"خرس برمبنای کوه\"، هم با زمان مشابه است. داستان داستان به سمت جلو حرکت می کند، از طریق نقاط مختلف گذشته گذشته از لزوما در یک مسیر Proustian حرکت نمی کند، بلکه به دنبال برخی از تقاضاهای مخفی از روایت است تا طراحی رابطه پیچیده بین حافظه و وفاداری را آشکار سازد. این داستان به طور چشمگیری به تصویری از قهرمان بیگناهان میپردازد که از لغاتی که او در آغوش شوهر نابخشودنی اش می گیرد فراموش می کند: «شما می توانستید فرار نکنید». â € œJust بدون مراقبت در جهان رها شده و من را ترک کرد. من را فریب دادم Forsaken.â او چهره خود را در برابر موهای سفید خود را، سر خود را صورتی، شکم شکل جمجمه خود را حفظ کرد. او گفت، شانس نیست. فرار به من یادآوری جویس بود. ازدواج، دوستی، احترام، عشق، ازدواج، در یک طبقه از خود، یک اثر برجسته، به جای کار ماهواره ای است. قطعا باید بخواند.
مشاهده لینک اصلی
امروز اعلام شد که آلیس مونرو جایزه نوبل ادبیات سال 2013 را به خود اختصاص داده است. من تا به حال این کتاب خود را در قفسه من داشته اند. من حدس می زنم زمان خواندن آن است. بله، درست است، من گفته ام که حتی قبل از امروز. اما اکنون کتاب را از قفسه می گذارم! ازدواج دوستی ازدواج دوستی Hakeship First story داستان کتاب را عنوان می کند و یک داستان است! هر خانم ساده باید یک مادربزرگ پری داشته باشد، حتی اگر دو دختر نوجوان باشد. و، بله، برخی از تجربه پرستاری و مدیریت همیشه مفید است. من، یک راه مناسبی برای ایجاد یک رابطه جدید. با یک نویسنده جدید، منظورم این است که پل شناور - من دوست دارم که داستان ها در خارج از ایالات متحده قرار بگیرند یا شاید آن را دوست دارم که داستان در کانادا تنظیم شده است. من در میشیگان در نزدیکی ویندزور، انتاریو بزرگ شدم و CKLW، کانال 9، ایستگاه ویندزور را تماشا کردم. شما می توانید به کانادا در سراسر پل یا از طریق تونل بدون گذرنامه رانندگی کنید. کانادا به نظر می رسید هم دوستانه و هم خارجی است. من کجا بودم؟ آه، بله، پل شناور. برخی از جوک های خوب در این کتاب وجود دارد. و برخی خطوط نفوذی. من عاشق آلیس مونرو هستم. گاهی اوقات داستان های کوتاهی را در میان خواندن دیگرم می خوانم. من فکر می کنم ممکن است این کتاب داستان کوتاه را از طریق هرچیزی بخوانم. این خیلی خوب است و من نمیخواهم احساسات را متوقف کنم. مبلمان خانواده â € \"â € œAlfrida همیشه به عنوان یک دختر حرفه ای اشاره شد.\" همچنین گفته شد که او یک شخص در شهرستان بود. \"ما بسیار کمی در مورد او و زندگی او، چیزی که ما نمی دانیم می دانم قبل از شما می دانید، اسرار خانوادگی. کمال - لوئیس شصت و دو بود. نینا همسرش بود. اما وقتی او بیرون بود، لوئیس در حال مرگ بود. در واقع، او خودش را کشت. »حالا چی؟ شما می خواهید پیدا کنید و شما ممکن است تعجب کنید. Nettles - گاهی اوقات در یک داستان کوتاه شما هرگز نام شخصیت اصلی را نمی شناسید یا حتی اگر آن مرد یا زن باشد. در این داستان نه او و نه او برای پنج صفحه اول است. این راهی است که من بتوانم یاد بگیرم که چه فرضهایی درباره مردانگی و زنانه داشته باشم. اگر شما تا به حال یک روح شاگرد داشته اید و این روح را از دست داده اید و پس از آن مجددا به عقب بازگشته اید، این داستان ممکن است شما را لرزاند. من در حال متصل شدن به یک روحیه خانوادگی هستم و از اینکه چگونه این داستان اتفاق میافتد، تعجب کردم. پاستا و پرتو - یک مرد جوان با سابقه بیماری روحی، با همسر یک مرد که او را هدایت کرده بود، صحبت می کند زمانی که او شانزده ساله بود و در دانشگاه بود. بردن، شوهر، دوازده سال بزرگتر از لورنا، همسر است. او فکر می کند که لیونل، مرد جوان، پس از لورنا، آرزوهایش را دارد. لیونل اشعار غیر شخصی را به لورنا می فرستد که با شوهرش به اشتراک نمی گذارد. پولی، عموزاده Lornaâ € ™ ثانیه از خانه، می آید برای فرار. او با کمک لورنا و لیونل از یک پایان تراژیک اجتناب می کند. آیا این افراد ناراضی برای یک لحظه خوشحال بودند؟ چه اتفاقی می افتاد؟ این باید یکی از عجیب ترین داستان های اختصاص داده شده به مطالعه باشد. بحث در مورد مغناطیس حیوانات Queenie - این داستان یک دختر جوان است که با آقای Vorguilla ازدواج می کند، مردی قدیمی که در شیوه های او قرار دارد. خرس بر کوه می آید - آیا یک مرد برای همسرش در یک خانه سالمندان می تواند جسورانه باشد؟ وضعیت جالبی وضعیت جالب تر می شود. این اولین ارتباط من با آلیس مونرو است و من نمی توانم آخرین آن باشم. کلمات او پر از معنا هستند و توجه شما را جلب می کنند. این نویسنده است که باید زمان زیادی را صرف جستجو برای فقط کلمه مناسب می کند. اغلب او باید آن را پیدا کند. او مطمئنا می تواند آنها را به داستان های جالب تبدیل کند. چهار ستاره (پنج ستاره اگر تمام داستانهایش به عنوان داستان داستان خوب باشد)
مشاهده لینک اصلی
دوست داشتنیFamily Furnishings. @ این باعث شد که من تمام شب راجع به آنچه که میل، اشتیاق و حقیقت را از دست دادم، سرکوب شود، که همیشه چیزی است که من شخصا نیاز به یک ضربه در شلوار دارد. (هرچند اکثر مردم بیشتر نیستند) حتی بهتر است که یک کتاب خوب را بگیرد. برای من، مجموعه به عنوان یک کل خوب است، بسیار خوب است، اما شاید خیلی زیاد نیست. به نظر می رسید که این ممکن است در ابتدا چیزی بنام \"اسم\" را بزنید، زمانی که مونروس دقیقا در توصیف ویژگی های شهوت و تنهایی به سختی با من مخالفت کرد. اما بعضی از جلوه های آن را پس از @ Nettles، @ هنگامی که @ به یاد می آورد @ احساس می کردم کمی بیش از حد در موضوع مانند داستان های رضایت بخش که قبل از (ازدواج tryst دوباره؟) و @ Queenie @ زنگ زده نوع ملودرامات و @ The @ Cave Over the Mountain @ این داستان است که به الهام از فیلم \"Out Of It\" @ که با فيلم من ارتباط برقرار نکرد و به صورت کوچکتر به صورت نوشتاری به عنوان داستاني درباره شخصیت های گرانت، فیونا و ابری، اما اگر در زندگی واقعی مشاهده شود، بسیار به من مراجعه می کند. من می توانم مونرو را به عنوان نوعی از نویسنده شناسایی کنم که می تواند وسوسه انگیز باشد، در صورتی که بسیاری از زندگی خواندن من در حال حاضر توسط یک میلیون کتاب باشگاه من تعیین شده من عضو هستم شاید سال آینده، آلیس. منتظر من هستم
مشاهده لینک اصلی
در برخی مواقع در زندگی من، داستان کوتاهی را دوست داشتم. خواندن آنها، مهم نیست که چقدر خوب است، احساسات بی قراری را در من ایجاد شده است. در رابطه با نویسندگان این ژانر، تصمیم گرفتم آن را برای سالها اجتناب کنم. اما ... آلیس مونرو به عنوان نویسنده کوتاه داستان نویسی، در سال 2003، توسط چند خواننده مشتاق شناخته شد و من نمی دانستم و من تصمیم گرفتم که آن زمان به سرعت شکستن من و خود را با احترام در هنر مونروس غوطه ور کردم. نتیجه گیری: مونرو به زیبایی نوشت. با این حال، من همچنان علاقه مند به داستان های کوتاه بدون توجه به چقدر خوب است. یک اثر برای من کافی نیست من می خواهم و نیاز دارم از دست من، من می دانم، اما آنها هنوز من را تحریک می کنند. آه خوب ...
مشاهده لینک اصلی