کتاب سرخپوست می رود

اثر ویلیام فاکنر از انتشارات یوبان - مترجم: فرزانه قیاسی نوعی-بهترین داستان های کوتاه

درست پیش از غروب، او پیش کنده‌ی چوبی قرار گرفت و حرکت آهسته‌ی رو به جلوی ردیفی از مورچه‌ها را دنبال کرد. تعدادی از آن‌ها را برداشت و با اکراه خورد. شبیه مهمانی که برای شام دعوت دارد و پیش از رسیدن غذا از توی ظرف، آجیل شور بر می‌دارد تا خودش را سرگرم کند. مزه‌ی شور آن‌ها در دهانش حالت بزاقی خاصی ایجاد کرد. به خط مورچه‌ها که اصلا قطع نشده و با ترتیبی فوق‌العاده و بی‌وقفه هم‌چنان در حال حرکت بود، خیره ماند. او در تمام آن روز چیز دیگری نخورده بود؛


خرید کتاب سرخپوست می رود
جستجوی کتاب سرخپوست می رود در گودریدز

معرفی کتاب سرخپوست می رود از نگاه کاربران


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی


مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب سرخپوست می رود


 کتاب ویلوی خجالتی
 کتاب حضور سوزان
 کتاب ابوعلی عروس پیداکن
 کتاب ابراهیم کیسه پاره کن
 کتاب پیرنگ در داستان کوتاه
 کتاب پنج ماه و شانزده روز