کتاب چمدان سفر

اثر محمد میرموسوی از انتشارات نیستان-بهترین داستان های کوتاه

باز روز از نو شده بود. آموزگار قبلی که همه‌چی را می‌‌دانست رفته بود و حالا آموزگار جدید به جای او آمده بود. او هیچ چیز از من نمی‌‌دانست. می‌‌دانستم تا به او بفهمانم، اشکم درمی‌‌آید. همین که آموزگار پایش را گذاشت توی کلاس، من نیم‌خیز شدم و خودم را پشت حلیمه که شانه‌ی پهنی داشت، قایم کردم. عرق گرمی که خود‌به‌خود روی پیشانی‌‌ام نشسته بود را پاک کردم و بعد از بین شانه‌‌های حلیمه و اغول‌بخت خیره‌خیره نگاهش کردم. این آموزگار برخلاف آموزگار قبلی، جوان بود، قدبلند و سفید‌رو و دو‌سه‌روزی می‌‌شد که به جای آموزگار قبلی که با ماشین تصادف کرده بود به کلاس ما می‌‌آمد. با این که از روز اول از اخلاق و لبخند‌‌های همیشگی‌‌اش خوشم آمده بود ولی ترسی کهنه توی دلم لانه کرده بود و نگران بودم... .


خرید کتاب چمدان سفر
جستجوی کتاب چمدان سفر در گودریدز

معرفی کتاب چمدان سفر از نگاه کاربران
کتاب های مرتبط با - کتاب چمدان سفر


 کتاب قصه هایی برای هر جا و هر زمان
 کتاب افسانه هایی از سرزمین گل ختمی ( پنسوری ۱)
 کتاب سیب سرخ سوسن، قطار زرد مزدک، سوت آبی سهراب
 کتاب پژواک بیست هزار هرتزی صفر دسی بل
 کتاب پایان
 کتاب قصه های پنهان گیاهان