حرفهی اصلی بولگاکف پزشکی بود. او در سال 1916، پس از اتمام تحصیلاتش، به قصبهای دورافتاده در ایالت نیکولسکویه منتقل شده و بهتنهایی با بیماری روستاییان دستوپنجه نرم کرده بود. ماجراهای مجموعهی یادداشتهای یک پزشک جوان برگرفته از تجربههای بولگاکف در این روستاست و میتوان گفت که نویسنده این مجموعه را بر اساس واقعیت نوشته و تقریباً همهی رویدادهای توصیفشده در داستانها را شخصاً تجربه کرده است. این داستانها در زمان حیات او در نشریات مختلف منتشر شد و پس از درگذشتش بهصورت کتاب در آمد. در این کتاب داستان «مورفین» نیز گنجانده شده است که بولگاکف در آن چگونگی اعتیاد یک پزشک به این مادهی مخدر را به شکل بدیع و تکاندهندهای به تصویر میکشد.
خرید کتاب یادداشت های یک پزشک جوان
جستجوی کتاب یادداشت های یک پزشک جوان در گودریدز
معرفی کتاب یادداشت های یک پزشک جوان از نگاه کاربران
ماجرا هاي اين كتاب تقريبا صد سال پيش اتفاق مي افته.
خوندن اينكه علم پزشكي تو صد سال چه پيشرفت عظيمي كرده كه با يه قرص كوچيك ميشه خيلي از بيماري هايي كه هزاران نفر رو در سال ازبين ميبردن درمان كرد خيلي جالب بود.
داستان مورفين كه حتي به عنوان يه داستان مستقل هم چاپ شده بوده از همه ي داستان ها بهتر بود.كسي كه معتاد باشه بعد از يه مدتي از اعتيادش متنفر مي شه واي به حال كسي كه پزشك باشه و به مورفين معتاد بشه.خودش كاملا مي دونه چه بلايي داره سر خودش مياره ولي هيچ كاري نميتونه براي خودش انجام بده.
تجربه ي خيلي لذت بخشي بود.
مشاهده لینک اصلی
همهی داستانهای این مجموعه (جز داستان آخر، «مورفین») از یک فرمول و الگوی داستاننویسی تقریباً یکسان پیروی میکنند. داستان اول مجموعه که کوتاهترین داستان مجموعه است، سادهترین شکل این الگوست که در داستانهای بعد ذره ذره به این الگو و فرمول پیچشهای کوچکی اضافه میشود. هر چند داستانهای مجموعه جذاب هستند ولی تکرار پیدرپی یک نوع داستان تکراری میشود.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب یادداشت های یک پزشک جوان
خرید کتاب یادداشت های یک پزشک جوان
جستجوی کتاب یادداشت های یک پزشک جوان در گودریدز
خوندن اينكه علم پزشكي تو صد سال چه پيشرفت عظيمي كرده كه با يه قرص كوچيك ميشه خيلي از بيماري هايي كه هزاران نفر رو در سال ازبين ميبردن درمان كرد خيلي جالب بود.
داستان مورفين كه حتي به عنوان يه داستان مستقل هم چاپ شده بوده از همه ي داستان ها بهتر بود.كسي كه معتاد باشه بعد از يه مدتي از اعتيادش متنفر مي شه واي به حال كسي كه پزشك باشه و به مورفين معتاد بشه.خودش كاملا مي دونه چه بلايي داره سر خودش مياره ولي هيچ كاري نميتونه براي خودش انجام بده.
تجربه ي خيلي لذت بخشي بود.
مشاهده لینک اصلی
همهی داستانهای این مجموعه (جز داستان آخر، «مورفین») از یک فرمول و الگوی داستاننویسی تقریباً یکسان پیروی میکنند. داستان اول مجموعه که کوتاهترین داستان مجموعه است، سادهترین شکل این الگوست که در داستانهای بعد ذره ذره به این الگو و فرمول پیچشهای کوچکی اضافه میشود. هر چند داستانهای مجموعه جذاب هستند ولی تکرار پیدرپی یک نوع داستان تکراری میشود.
مشاهده لینک اصلی